کار سختی هست... می دانم اما هنوز هم دیر نشده!
آموزش و پرورش هنوز از محبوبیت نزدیک به ۸۰ درصدی در جامعه برخوردار است. و در این خانواده بزرگ و میلیونی سرمایه های انسانی بسیار ارزشمندی برای کمک به رشد و توسعه آموزش و پرورش وجود دارد.
باور کنیم توسعه، آموختنی و مسیری طی شدنی است. لشکریان توسعه بچه های مدارس و فرماندهان و ژنرال های آن هم معلمان هستند.
همه کمک کنیم تا برند آسیب دیده این سازمان میلیون نفری احیا و اعتبار بزرگ آن که اعتماد معلمان بوده، بازسازی و ترمیم شود. ترمیم برند آموزش و پرورش به افزایش امید و انگیزه معلمان می انجامد و نتایجش مستقیم عاید تربیت فرزندان ما می شود.
این بازسازیِ اعتمادِ خدشه دارشده لوازمی می خواهد:
- لازم است روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، تحرک و تعامل گسترده تری از خود نشان دهد و از ساختمان زمخت سیمانی خیابان قرنی بیرون آمده و واقعیات را پیمایش کرده و برای تغییر نگاه حوزه عمومی نسبت به آموزش و پرورش به عنوان موضوعی ملی، چشم انداز، نقشه راه و برنامه عملیاتی گام به گام تعریف کند.
- لازم است صداوسیما از تیزی نقدهایش بکاهد و گاهی هم در مسیر اعتلای جایگاه تعلیم و تربیت، عضوی همدل تر برای روابط عمومی آموزش و پرورش باشد.
- لازم است از ظرفیت تشکل های فراگیر فرهنگیان در این اعتمادسازیِ دوباره کمک بیشتری گرفته شود.
- لازم است مراکز حراست و بازرسی دست بندبازان را از پروژه های اقتصادی آموزش و پرورش کوتاه کنند.
- لازم است فرآیندهایی مالی و سرمایه ای را با شفافیت بیشتری به ژنرال های توسعه ایران _معلمان_ گزارش کنیم.
- لازم است نخبگان سیاسی با هر گرایشی آموزش و پرورش را به مثابه نهادی توسعه ای ببینند و از نفوذ خود برای ارتقای آن استفاده کنند.
- همه مراقب باشیم که شیشه اعتماد معلمان صبور تَرک بر ندارد.
- سهم آموزش و پرورش در توسعه انسانی کشور و البته سهم معلمان از زندگی بیش از این هاست.
- هنوز امیدوارم.
:: برچسبها:
صندوق ذخیره فرهنگیان،اعتماد، تلنگر ,
:: بازدید از این مطلب : 25
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0